به یاد اول مهر سال 69

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

     

     

     

     

    به یاد اول مهر سال 69

    انگار صد سال پیش بود ... با صدای به هم خوردن استکان های چای و رادیو که شیرخدا را می خواند و بوی چای دم کشیده و نان تازه بیدار می شدم... چای شیرینم را مادر هم زده بود و لقمه را گذاشته بود گوشه ی سفره .  دفتر و کتابم را می ریختم توی کیف چرمیه قفل داری که از سال گذشته ی برادرم به ارث برده بود و می دویدم به سوی مدرسه ... این شعر سالها پیش به یاد حس مرموز اولین روز مدرسه گفته بودم . روزی پر از دلهره و تشویش . روزی که مدرسه برایم قولی بود که "تو" برایم شکستی اش . به مهربان مادرم که تکیه گاه کودکی ام بود  و تقدیم به معلم کلاس اولم خانم زهرا بوجاریان که هر کجا هست خدایا به سلامت دارش ....

     

     

    روز اول بود ....

    صبح خیلی زود

    دستهای کوچکم در دستهای گرم مادر بود

    روز اول بود ....

    ***

    آفتابی گرم می تابید

    چشمهای کوچکم آرام می بارید 

    دیده ام  هر گوشه را مبهوت می کاوید

    گونه ام در زیر سیل اشکهایم شستشو می کرد

    حس مرموزی دلم را زیر و رو می کرد

    مثل یک رویای وهم آلود ....

     روز اول بود

    ***

    یک حیاط روشن و پر نور

    پنج صف از دخترانی ساکت و پرشور

    مادرم پس کو ؟؟

    چشم خیسم گشت در هر سو

    6 اتاق زشت ِ تو در تو  

    مادرم پس کو ؟؟

    ***

    ناگهان دست تو را روی سرم یکباره حس کردم :

    -          دختر خوبم گریه می کردی ؟؟

    به همین زودی می خواهی که برگردی ؟

    پس نمی خواهی فقط امروز را پیش من و این بچه ها باشی ؟

    مهمان ِ ما باشی ؟؟

    او مرا بوسید و با خود برد

    ***

    مثل مادر بود . با همان لبخند شیرینش

    قلب من مجذوب او می گشت ...در پی اش می رفت :

    -          خب گلم اینجا کلاس ماست

    بچه ها این دخترِ اخمو

    هم کلاسی ِ جدید ماست

    میز دوم خالی است انگار ... گوشه ی دیوار ...

    می نشینی پهلوی سارا ؟ خوب شد حالا

     

    نام زیبایش "معلم " بود .

    سالهای سال این شاگرد اخمالو

    در پناه دستهای آبی اش آسود

    ثروت دانایی اش را توی جیب خالی ام اندوخت 

    چشمهایم را به فرداهای  روشن دوخت

    زندگانی را به من آموخت ...

     

    مهرماه 84 

    یلدا...
    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : به یاد اولین دیدار,به یاد اولین بوسه پدر,به یاد اولین بوسه,به یاد اول مظلوم روزگار,به یاد اولین روز دیدار,به یاد داری که روز اول,به یاد عشق اول,به یاد عشق اولم,دل به یاداورد اول بار را,کتاب به یاد اول مظلوم روزگار, نویسنده : bahramiematina بازدید : 229 تاريخ : چهارشنبه 31 شهريور 1395 ساعت: 16:27