مخلوط

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    اومدم قجر و خوابم نمیبره . دلم بغل کوچولو و نگاه کیاشا رو میخواد .

    شبای بیخوابی تو خونه یکیشون رو میکشم تو بغلمو مثل یک منبع تغذیه ازشون شارژ میشم و با کلی حال خوب میخوابم .

    ولی امشب دورن و من چیزی برای توی بغلم ندارم که تغذیه م کنه . حتی فیل خاکستری هم نیست . چقدر این دو تا جوجه مغزمو زندگیمو لحظه هامو احاطه کردن . امروز همش نگران غذا نخوردنای گری بودم . کی باورش میشه من همون آدم بچه گریزم ؟ به پسرها چسبیدم ‌‌با جزییات .

    دارم به تولدتون نزدیک میشم شما دوتایی که هنوز باورم نمیشه بچه های منید ‌‌. چهار سال به چه سرعتی گذشت گری من، برای تولدت چیکار باید بکنم ؟

    خیالتون رو بغل میکنم و حسرت میخورم که چرا قدر این گوهر در دسترس رو نمیدونم . پریشب کیا با دعوا و تهدیدهام خوابید و من امشب چقدر اون ووول خوردنهاشو کم دارم . بدجور باهام مخلوط شدین عوضیای عشق.

    یلدا...
    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 90 تاريخ : پنجشنبه 27 بهمن 1401 ساعت: 15:04