یک ماگ کوسه ای دارم که از چای خوردن توش فراری ام
یه زنجیر تو گردنمه که سنگینیش گردنمو خم کرده!
بوی نرگسی تو خونه است که داره خفه م میکنه
دیگه از هیچ آدمی هدیه ای قبول نخواهم نکرد مگر خودم که تا آخر عمرم بیخ ریش خودمم ...
پ ن: هدیه ها اشیإ تحت تملک تو نخواهند بود هرگز. آنها فقط یادآور چیزی هستند که روزی بود، که دیگر نیست . اشیإ آزارگر .
+ شنبه ۲ دی ۱۴۰۲ |
برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 45